شکایت آذرنگاراز عضو شورای شهر  به دادسراي ويژه روحانيت استان يزد

یزدفردا "جواد آذر نگار مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه بشارت نو شکواییه ای را به داديار دادسراي ويژه روحانيت استان يزد تحویل نموده است .

هر چند که انتظار می رفت مشکلات پیش آمده با مدیریت و درایت رئیس محترم شورای شهر برطرف شود اما متاسفانه با عدم توجه رییس شورای اسلامی شهر یزد به عنوان بالاترین مسئول این نهاد مردمی مشکلات نه تنها پایان نیافت بلکه وارد فاز جدیدی شد که البته در این بین نه شورا سود خواهد برد و نه رسانه ها !!!!
متن این شکایت که در اختیار یزدفردا هم قرار گرفته است به شرح زیر است  :


حضور محترم جناب آقاي قاضي دهشيري داديار محترم دادسراي ويژه روحانيت استان يزد

با سلام

احتراما اينجانب جواد آذرنگار به شماره شناسنامه 71 متولد 1352 به آدرس: «يزد- خيابان دهم فروردين- انتهاي كوچه چهاردهم پلاك 12» تلفن: 6228044 به عنوان صاحب امتياز و مدير مسوول نشريه بشارت‌نو؛ به استحضار عالي مي‌رساند حجت‌الاسلام والمسلمين(.....م) طي مرقومه‌اي با سربرگ شوراي اسلامي شهر يزد و عنوان عضو شورا به خانه مطبوعات تحت سرخط شفاف سازي و بيان حقايق ارسال نموده‌اند. (تصوير به پيوست مي‌باشد) كه موارد مشروحه در آن مصداق بارز توهين، افتراء و نشر اكاذيب مي‌باشد (رونوشت آن به اداره كل فرهنگ و ارشاد و سايت‌ها نيز ارسال شده است).لذا ضمن اعلام شكايت از نامبرده، از آن مقام منيع تقاضاي رسيدگي و صدور حكم شايسته را دارم. قبلا از اقدامات حضرتعالي كمال تشكر مي‌نمايم (ضمنا لايحه و گزارش مبسوط نيز در دو صفحه به پيوست ارسال مي‌گردد). با احترام جواد آذرنگار صاحب امتياز و مدير مسوول

حضور محترم جناب آقاي قاضي دهشيري

داديار محترم دادسراي ويژه روحانيت استان يزد


با سلام

احتراما بدينوسيله به استحضار مي‌رساند «حجت‌الاسلام والمسلمين (ح-م)»، عضو شوراي اسلامي شهر يزد به آدرس: «يزد- ميدان آزادي- پشت ساختمان شهرداري- شوراي اسلامي شهر يزد» بوسيله نامه‌اي كه به خانه مطبوعات مورخ 20/8/88 نوشته و رونوشت آن را به ارشاد و برخي نهادها ارسال نموده و حتي در بعضي از سايت‌ها نيز منتشر نموده است مطالب توهين‌آميز و اكاذيبي را نسبت به اينجانب «جواد آذرنگار صاحب امتياز و مدير مسوول هفته‌نامه بشارت‌نو» مطرح كرده است.

اين نامه‌ كه به بهانه پاسخ به يك رونوشت نامه خانه مطبوعات خطاب به اعضاي شوراي مركزي خانه مطبوعات نگاشته شده و تصوير آن نيز به پيوست حضورتان ارائه مي‌شود پس مقدمه‌اي كه با انواع كلمات ناشايست و توهين‌آميز از قبيل «ناحق گويي، دروغ پراكني و استفاده ابزاري از حرفه شريف خبرنگاري» در بند يك آن شروع شده، در بند 3 آن به ايراد اتهاماتي از قبيل «تخريب و غرض‌ورزي» آنها با اهدافي كه نامبرده ادعا دارد براي وي روشن است! و بايد در دادگاه ثابت كند و در بند 4 آن اتهاماتي ديگر از قبيل «باج‌گيري، سوء استفاده و استفاده ابزاري از هفته‌نامه بشارت‌نو و همچنين زير بليط برخي جريانات سياسي روزگار گذراندن» عليه اينجانب پرداخته است.

به كاربردن اين كلمات مصداق بارز «توهين و افتراء» و انتشار آن به منزله «نشر اكاذيب» مي‌باشد.

چرا كه از لحاظ شرعي و اسلامي كرامت ذاتي افراد محفوظ است و جايگاه مطبوعات هم به عنوان نماينده افكار عمومي اطلاع‌رساني است. علاوه بر آنكه بر اساس اصل هشتم قانون اساسي، اصل امر به معروف و نهي از منكر و نيز اصل «كلكم راع و كلكم مسوول عن رعيته» مطبوعات نه تنها به عنوان چشم و گوش جامعه اسلامي مي‌توانند و بايد بيانگر دردلهاي مردم و آيينه تمام نماي افكار و نظرات آنها باشند.

ضمن اينكه گويا ايشان فراموش كرده‌اند كه ايشان مشروعيت‌شان بر اساس آراء مردم و وظيفه آنها نيز بعنوان نماينده شوراي شهر پاسخگويي به اعمال و رفتار خود در مقابل همه مردم مي‌باشد. لذا به كار بردن اينگونه كلمات دور از شان يك عضو شوراي شهر است چه برسد به اينكه نامبرده روحاني هم باشد.

همچنين بر اساس تاكيدات امام راحل و مقام معظم رهبري نيز كاركرد و نقش مطبوعات در جهت شفافيت اعمال مسوولين در مقابل افكار عمومي است به طوري كه امام راحل نيز مي‌فرمايند تخطئه يك موهبت الهي است. و در جايي ديگر مي‌فرمايد هيچ كس نبايد خود را مطلق و مبراي از انتقاد ببيند. مقام معظم رهبري نيز مي‌فرمايند: حقيقتا قوام كشور و تمدن فرهنگ و اعتلاي جامعه ما به مطبوعات است.

اما متاسفانه نامبرده علاوه بر اينكه بر اساس بند دوم همين نامه تاييد مي‌كند در مقابل يك خبرنگار عنوان كرده است كه «مگر شما چكاره‌اي» كه اين نه تنها ناديده گرفتن حق شهروندي نامبرده است بلكه ناديده گرفتن حقوق مطبوعات مي‌باشد.

ضمن اينكه اين نشريه را به تخريب متهم كرده و وظيفه اينجانب و نشريه از روي غرض ورزي جلوه داده است در صورتي كه اصل بر اين است كه مطبوعات كار صادقانه مي‌كنند مگر آنكه خلافش ثابت شود. كار انجام شده توسط شوراي شهر و شهرداري نيز از محل بودجه شخصي نبوده و بحث اينجانب با نامبرده هم بحث شخصي نيست.

لذا پيگيري نحوه هزينه‌هاي عمومي و حساسيت و پيشگيري از تخريب و بروز حوادث حادثه ساز و افزايش ضريب امنيت كاري (آنچنان كه در عكس‌هاي منتشره آمده يكي از وظايف اين نشريه است).

استفاده ابزاري هم مربوط به كسي است كه از خودش استقلال و تدبيري نداشته باشد و يا اينكه از نشريه در راستاي اهدافي غير از كاركرد واقعي مطبوعات آنچنان كه گفته شد استفاده كند. در صورتي كه نامبرده مسايل را سياسي كرده و عنوان داشته است كه اينجانب زير بليط برخي جريانات سياسي روزگار مي‌گذراند.

آنها بين خودشان و مردم حصاري كشيده و مايل بودند برخي مسايلي كه در جلسات خود عنوان مي‌كنند براي مردم مطرح نشود در حالي كه مطالب جلسات امنيتي و غير علني نبوده و مطرح كردن آنها نيز هرگز به عنوان خيانت در امانتي نبوده است كه ايشان عنوان مي‌دارند.

از طرفي نامبرده عنوان كرده است كه كارشناسان بايد در زمينه مشكلات اين پل اظهار نظر كنند. آيا ايشان نظر همه كارشناسان را گرفته‌اند يا نماينده همه آنها هستند.

علي‌الايحال كلماتي كه در اين نامه از سوي ايشان به كار برده شده نه در شان ايشان به عنوان عضو شوراي شهر و يك روحاني است و نه اينگونه سخن گفتن شيوه سخن گفتن فردي مسلمان با برادر مسلمان خود است چه برسد به اينكه به اهل قلم نيز نبايد اينگونه سخن گفت.

وي همچنين در بخش ديگري از اين نامه و در پايان آن به صراحت اكاذيب ديگري را به اينجانب نسبت داده است. به طوري كه در بند 7 آن به صراحت عنوان كرده كه اينجانب وجهي را از بابت چاپ اخبار و گزارشات شورا مطالبه نموده‌ام كه وي با پرداخت آن مخالفت نموده است. لذا از اين اتهام نادرست نتيجه‌گيري كرده است كه از آن زمان تاكنون وي و شهردار مغضوب اينجانب شده‌اند. در صورتي كه با رياست وقت شوراي شهر جناب آقاي سيدعلي محمد ميرحسيني نيز شاهدي بر رد اين ماجراست.

در اين مورد نيز خواستار ارائه مستندات نامبرده در مورد مطالبه وجه از وي و شوراي شهر مي‌باشم و در صورت هر عدم ارائه آن را مصداق نشر اكاذيب به قصد اضرار به غير و تشويش اذهان عمومي مي‌دانم.

نامبرده علاوه بر ارسال نامه به تمامي اعضاي شوراي مركزي خانه مطبوعات يزد؛ رونوشت آن را به اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان يزد ارسال داشته و علاوه بر آن در برخي‌ سايت‌هاي خبري از جمله سايت «يزدفردا» و وبلاگ «طوفان يزد» منتشر شده است كه بنا به اظهار مسوولان آنها و اقرار نامبرده، اين نامه توسط شخص مطهريان در اختيار آنها قرار گرفته است.

لذا اينجانب به مصداق ماده 698و697 و 608 قانون مجازات اسلامي از نامبرده به اتهام توهين و نشر اكاذيب شكايت دارم.

علاوه بر آنكه به مصداق آيات متعدد قرآن كريم از جمله آيه اول سوره همزه (ويل لكل همره لمزه) و آيه 11 سوره حجرات (اجتنبوا كثيرا من الظن ...) و آياتي از سوره شريفه نور مبني بر دروغ بستن مومنان بر يكديگر از نظر شرعي و اخروي نيز نامبرده را گناهكار مي‌دانم. بويژه كه نامبرده روحاني است و توقع از يك روحاني بسيار بيش از اينهاست. لذا بايد در روز جزا نيز پاسخگوي اينگونه دروغ‌ها و اتهامات ناروا به اينجانب باشد.
با احترام جواد آذرنگار صاحب امتياز و مدير مسئول بشارت نو


یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا